با زیرنویس چسبیده
«هملت» ( برانا )، پسر پادشاه دانمارک را به زادگاهش فرا مي خوانند تا در مجلس ترحيم پدر و مراسم ازدواج مادرش ( کريستي ) با عمويش ( جيکوبي ) شرکت کند. هملت که پي برده عموي منفورش پدرش را به قتل رسانده، ابتدا خود را به ديوانگي مي زند...
با زیرنویس چسبیده
یک زن بدذات چند توله سگ را برای استفاده از پوستشان می دزدد. طولی نمی کشد که عده ای از حیوانات برای انتقام گرفتن از این زن با هم همکاری می کنند و...
با زیرنویس چسبیده
در خلال جنگ جهانی دوم خلبانی گمنام (رالف فاینز) دچار حادثه میشود و در شمال آفریقا سقوط میکند. او که به سبب زخمهای هولناک و شوک روانی نام خود و گذشته اش را به یاد نمی آورد، با نام بیمار انگلیسی به نیروهای متفقین در ایتالیا تحویل داده میشود. در آنجا پرستاری به نام «هانا» (ژولیت بینوش) با اجازه سرپرست بیمارستان او را در صومعه ای در ایالت توسکانی بستری و از او مراقبت میکند...
با زیرنویس چسبیده
"تارا" و "مایا" دو دوست جدانشدنی در هندوستان هستند.علاقه,عادتها و سرگرمیهای آنها مانند یکدیگر است.سالها بعد،آنها که تبدیل به انسانهای بالغی شده اند،دوستی خود را حفظ می کنند."تارا" با شاهزاده ای به نام "راج سینگ" ازدواج می کند.پس از ازدواج "راج" از او خسته شده و به دنبال زن دیگری می گردد و...
اسپالدینگ یک بیماری چشمی دارد که میتوان آن را فقط با جراحی رفع کرد او به دنیال درمان در یک سفر است و...
با زیرنویس چسبیده
«ايزابل آرچر»(کيدمن)، زن جوان امريکايي، پس از مرگ والدينش براي ملاقات با بستگان به انگلستان مي رود. پس از اين فاجعه او هيچ پولي در بساط ندارد اما ملاحتش مردان شايسته اي را به او جلب مي کند....
با زیرنویس چسبیده
«مارک رنتن» (گره گور)، جوان زبر و زرنگ و باهوش و با مزه گاه کاملا بي خيال، «قهرمان» زمانه ي ماست. ماجراهاي «مارک» و دوستانش، جماعتي با مزه، دروغ گو، رواني، دزد و معتاد که به گونه اي ناگزير، به سوي خود ويران گري پيش مي روند، نمايان گر از هم فروپاشي دوستي و رفاقت شان است.
"وکسمن" عضو سابق نیروهای ویژه است که به عنوان یک قاتل مسلح برای سازمان مخفی دولتی کار می کند. اما وقتی یکی از ماموریتهای مخفی او به درستی پیش نمی رود او و همکارش "کلگ" تبدیل به هدفهای شماره یک سازمان می شوند...
با زیرنویس چسبیده
«جودي فالي» ( اکلستن ) سنگ تراشي است که عاشق تحصيل و يادگرفتن است و به تشويق معلمش، «فيلوتسن» ( کانينگام ) آروزي رفتن به دانشگاه را دارد. او پس از زندگي زناشويي کوتاه و ناموفق با «آرابلا» ( گريفيتس )، به کريست مينستر نقل مکان مي کند تا به آدم هاي تحصيل کرده و اهل کتاب مورد علاقه اش نزديک تر باشد.