عناوین کشور هند

داستان فیلم که در شهر کوچک اما شلوغی در هند جریان دارد زندگیِ مخفیانه 4 زن را روایت میکند که به دنبال مقداری آزادی هستند. هرچند آنها محدود شده و در دنیای اطرافشان به دام افتاده اند، اما خواسته های خود را با شجاعت مطالبه می کنند...

فیلم روایتگرِ زندگی عادی یک مرد روستا نشین به نام موروگان می باشد که بعد از مدتی تبدیل به قهرمان روستا می شود ...

فیلم داستان جوانی به نام ام.اس. دونی می باشد که اوایل مسئول فروش بلیت مسابقات کریکت بوده و بعدها با انگیزه گرفتن از دوستان، آشنایان و مربیانش وارد این ورزش شده و تبدیل به کاپیتان تیم ملی کریکت هند می شود...

ریچل زن مطلقه و دائم الخمری است که هنگام رفت و آمد توسط قطار از طریق پنجره، زندگیِ زوج جوانی به نام اسکات و مگان را مشاهده می کند و معتقد است که آنها یک زوج ایده ال و خوشبخت هستند. اما ریچل بزودی متوجه می شود که مگان مفقود شده و حال، بازجویی ها از وی در دستور کار قرار گرفته. این در حالی است که ریچل هیچ چیز را به خاطر نمی آورد...

یک وکیل مُسن و بدخلق، به سه زن کمک میکند تا از مردانی که به آنها حمله کرده بودند، شکایت کنند...

پسربچه ای پنج ساله در خیابان‌های کلکته کیلومترها دور از خانه گم می‌شود و از پس از پشت سر گذاشتن بسیاری از خطرات توسط زوجی بزرگ می‌شود، اکنون پس از ۲۵ سال او تصمیم میگیرد تا به دنبال خانواده‌ی واقعی‌اش بگردد...

"علی" یک شرخر می باشد که یک روز بهمراه دوستش "مقصود" برای گرفتن بدهی شخصی، به یک زمین گلف می رود. او در آنجا به صورت اتفاقی یک بازی خوب از خود نشان میدهد و توپ های بسیاری را گل میکند. همین موضوع توجه شخص بدهکار را جلب میکند و همه چیز دست به دست هم میدهد تا سرنوشت "علی" برای همیشه تغییر کند...

داستان فیلم درباره مردی به نام تام (مایکل فاسباندر) می باشد که در یک جزیره واقع در سواحل استرالیا نگهبان فانوس دریایی است. وی بزودی در این محل عاشق ایزابل (آلیشیا ویکاندر) می شود و در آن سو، ایزابل نیز دلباخته تام می شود تا عاشقانه ای دلنشین میان این دو شکل بگیرد. اما این دو پس از ازدواج، قادر به بچه دار شدن نیستند، تا اینکه یک روز آنها بچه ای از دریا نجات می دهند و...

"آکیرا" دانشجویی متکی به خود است و زندگی آرامی دارد، اما زمانی که درگیر جرمی میشود که 4 افسر پلیس فاسد نیز در آن دست دارند، زندگی اش از کنترل خارج میشود...

داستان فیلم درباره دختری هندی است که مجبور است به یک ازدواج اجباری تن بدهد اما وقتی موقعیت را مناسب می بیند، فرار می کند و به پاکستان می رود. او با پسر فرماندار سابقِ آنجا آشنا می شود که قصد دارد این دختر را برای رسیدن به عشق واقعی اش یاری کند...