وقتی "بتی" با مشکل روبرو می شود، خانواده همسر و خود همسرش درخواست طلاق کرده و او را از دیدن دو دخترش منع می کنند. او توسط زنی سالخورده به نام "لائور" از تنهایی و الکل نجات داده شده و رابطه نزدیکی با او برقرار می کند...
"میلو" هیچگاه املاک خانوادگی اش را ترک نکرده. اما مادر او در خلال قیام دانشجویان پاریس در سال 1968 از دنیا می رود و همه چیز به هم می ریزد...
یک روزنامهنگار به شهر مشهد می رود تا در مورد مردی که رسانهها قاتل عنکبوتی را به آن لقب دادهاند، و کارگران جنسی را به قتل می رساند، تحقیق کند...