برت کارل پیلکینگتن زندگی سرپایی دارد. با وجود اینکه هیچ سفری انجام نداده است، اما از زندگی کردن با چیزهایی که به نظرش مایه آرامش است لذت میبرد. چیزهایی که اساساً بریتانیایی باشند.
دو نیمه ی جسد، که یکی از آنها متعلق به یک سیاستمدار زنِ سوئدی است، روی پل اُرساند، که دانمارک و سوئد را به هم وصل میکند پیدا میشود. با پیدا شدن این دو جسد، دو بازرس یکی از دانمارک و یکی از سوئد با یکدیگر همکاری میکنند، کوپنهاگن دانمارک و اداره ی تجسس جرائم مالمو از سوئد دخیل هستند. این جسد از کمر به دو قسمت تقسیم شده، و دقیقاً روی مرز بین دو کشور روی این پل قرار گرفته است، بنابراین پلیس هر دو کشور درگیر این پرونده قتل هستند. بعد از تحقیقات و آزمایشات بیشتر، مشخص میشود که این یک جسد، متشکل از دو جسد جدا است و نیمی از آن مربوط به یک زن دانمارکی است. از سوئد ساگا نورن و از دانمارک مارتین راد روی این پرونده کار میکنند. این دو بازرس به دنبال پیدا کردن قاتل این قربانیان هستند...
طبق شنیده ها این سریال ادامه سریال معروف 24 می باشد که در آن جک باور از مخفی شدن در لندن برای از بین بردن یک حمله تروریستی گسترده دست بر می دارد در حالی که توسط نیروهای آمریکایی اعزام شده، توسط رئیس جمهور جیمز هلر تحت تعقیب است و …
داستان این انیمیشن در مورد یک پسر ۱۲ ساله است که دست بر تقدیر به یک گربه آبی رنگ تبدیل می شود که با خانواده اش و دیگر موجودات عجیب و غریب زندگی می کند ...
دو دوست به نام های داشان و سالی دست به تجارت زیرزمینی مواد مخدر می زنند تا تبدیل به پولدارترین افراد بلوک زندگیشان شوند اما . . .
سریال کمدی در مورد مردم شهر پورتلند در ایالت اورگان می باشد که زندگی آنها را به صورت خنده آوری نشان می دهد…
داستان سریال Derek درون خانه سالمندانی را به دور از هیاهوی دنیای بیرونش به تصویر می کشد که در آن اتفاقات مختلفی در روابط بین اعضای این جامعه کوچک و افرادی که به دلایل مختلف به آن رفت و آمد می کنند روی می دهد که شخصیت اصلی ماجرا که عمده داستان از زاویه دید او بیان می شود مستخدم ساده,خوش قلب و دوست داشتنی به نام Derek Noakes است که فراتر از وظایف شغلیش با سالمندان مرکز رابطه احساسی و صمیمی برقرار کرده است و در واقع این مکان برای او تنها جایی است که به آن تعلق دارد چرا که در خارج از این آسایشگاه او را به دلیل ظاهر ساده و اوتیسمیش (نوعی بیماری روانی) طرد کرده و مورد تمسخر قرار می دهند...
داستان سریال حول محور اتفاقاتی است که برای زنی به نام بئا اسمیت که در یک زندان به علت تلاش برای به قتل رساندن همسرش زندانی شده، رخ می دهد….
مارکو داموره در فصل اول «گومورا» نقش چیرو، فرد دست راست یک پدرخوانده بیرحم کامورا را بازی میکند. وقتی پدرخوانده به زندان میافتد، چیرو فرصت را غنیمت میشمارد و برخلاف قوانین خانواده کاری میکند که خود رئیس خانواده شود. در این بین، ایما همسر پدرخوانده (ماریا پیا کالزونه) و گنی پسر او (سالواتوره اسپوزیتو) مانعی در برابر چیرو هستند. در همین حال، یک خانواده رقیب به رهبری سالواتوره کونته (مارکو پالوتی) از این تقابل به عنوان فرصتی برای نابودی دشمنان خود استفاده میکند …
داستان انیمه بر میگردد به زندگی شینجی ایزومی نوجوان ۱۷ ساله ای که به ناگاه در میابد دست چپ و راستش از حالت عادی خارج شده و تبدیل به وسیله ای ترسناک شده است و در ادامه خود را درگیر مبارزه عواملی ترسناک می بیند…