اوزگور یه پسر حدودا سی ساله است که باورش به دخترها و عشق رو از دست داده و دنبال روابط یکروزه است و درست مثل اسمش یک روح آزاد داره و همیشه دنبال هیجانه و یک جا بند نمیشه. تحصیلکرده و ثروتمند و خوشتیپه و انتخاب هاش همیشه از روی منطقه. مدیریت یک رستوران معروف در استانبول رو برعهده داره. از طرفی ازگی یک دختر زیبا و ساده و صمیمی حدودا سی ساله است که دوست داره یه زندگی ساده و بدون زرق و برق داشته باشه و سرش تو کار خودش باشه. ازگی در یک شهر کوچیک بزرگ شده و برای دانشگاه به استانبول اومده و دیگه برنگشته. اون سعی میکنه به همه ی اطرافیانش کمک کنه و طرفدار صداقته. در انتخاب هاش بیشتر از منطق با احساساتش حرکت میکنه…
داستان یک مامور موساد که اولین ماموریت خود را به عنوان هکر کامپیوتر در شهر زادگاهش تهران آغاز می کند.
"ویکتور" دانش آموز جدید دبیرستان "کریک وود" است که در راه شناخت خود، با چالش هایی در خانه و سازگاری با یک شهر جدید روبرو می شود و با گرایشات خود دست و پنجه نرم می کند ...
عارف و زکریا دو رقیب کبابی در یک کوچه هستن.با اومدن دو ایتالیایی به نام های زولا و چاوی به محله ،زندگی عارف و زکریا زیر و رو میشه. چاوی با عکسی قدیمی در دستش به محله اومده و شروع به گشتن دنبال پدرش میکنه. زکریا و عارف بخاطر این بچه که بعد از سالها سر و کلش پیدا شده نگران میشن. این دو رقیب همیشگی مجبور به همکاری با هم دیگه میشن. در بین تموم این اتفاقا زولا عاشق خوشگلترین دختر محله آزرا میشه؛ در حالی که آزرا با پسر عارف یعنی احمد یه عشق پنهونی رو داره تجربه میکنه. رقابت،عشق،راز ها،تعقیب و گریز؛ ببینیم همه اینها توی این محله کوچیک جا میشه؟
مون کانگ تائه (Kim Soo-Hyun) فردیست که از بسیاری از قابلیت های عالی از جمله جذابیت ، هوش ، صبوری ، توانایی همدردی با دیگران برخورددار است ، او که به عنوان یک مددکار بهداشت در بخش روانپزشکی مشغول به کار است با حقوق بسیار کمش ، از برادر خود که 8 سال از او بزرگتر و مبتلا به بیماری اوتیسم است نیز مراقبت میکند از طرفی ، گو مون یونگ (Seo Ye-Ji) که نویسنده محبوب داستان های کودکانه است ، فردیست بسیار متکبر و خودخواه و بی ادب که از اختلال شخصیت ضد اجتماعی رنج میبرد و…
به گروهی از افراد به فرماندهی ژنرال نایرد دستور میدهند تا ششمین شاخه از نیروهای مسلح آمریکا را تحت عنوان نیروی فضایی تشکیل دهند و…
هنگامی که یک هکر شروع به انتشار اسرار دانش آموزان دبیرستان می کند، "سوفیا" دانش آموزی تیز بین اما گوشه گیر، به دنبال پرده برداری از هویت این هکر است ...
دومینیک بردسی، مردی میانسان، داستان رابطه اش با برادر دوقلویش توماس، که به اسکیزوفرنی مبتلاست، را روایت کرده و از تلاش هایش برای آزاد کردن او از تیمارستان می گوید.
بازرس از کار افتاده وظیفه دارد یک پرونده مهم را بررسی کند که وی را به قلمرو تاریکی عالم اموات سوق می دهد…