شون توکینو، دانش آموز دبیرستانی، پس از مرگ پدر و مجروح شدن خواهرش، از بازی مورد علاقه خود دست می کشد. او در یک کافه ورزش های الکترونیکی کار می کند و با دوستان دوران کودکی خود که گیمر هستند، وقت می گذراند. ناگهان، او متوجه می شود که کافه "FOX ONE" بدهی زیادی دارد. برای کمک به کافه، شون و دوستانش تصمیم می گیرند مسابقات "Xaxerion Championship" را برنده شوند. با احساس گناه، شون دوباره به دنیای بازی های آنلاین می پرد و با باکورتس-کن (انفجار-کن)، یکی از دوستان قدیمی خود روبرو می شود.
در پی فجایع ناشناخته در قلب ترا، یک ماده معدنی با قدرت غیر قابل تصور کشف شده است. با استفاده از آن، فناوری جامعه جهش های عظیمی ایجاد کرده است، اما این ماده باعث یک بیماری مرگبار لاعلاج می شود که منجر به بردگی جهانی مبتلایان می شود. در حالی که شورش اکنون در حال افزایش است، یک شرکت داروسازی برای یافتن درمانی برای نجات بشریت رقابت می کند.
در شهری از مردگان که مدتهاست ویران شده و به دور از تمدن بشری است، فرزند یک انسان زندگی میکند. نام او "ویل" است، و توسط سه روح، بزرگ شده است: جنگجوی اسکلتی پرشور، خون؛ کاهن مومیایی زیبا، مَری؛ و جادوگر شبحوار دمدمیمزاج ، گاس. این سه نفر به پسر عشق میورزند و هر آنچه که میدانند را به او میآموزند. اما یک روز، ویل شروع به پرسیدن کرد: "من کیستم؟" ویل باید رمز و رازهای سرزمین دورافتادهی مردگان را آشکار کند و گذشتهی مخفی ارواح را کشف کند. او باید عشق و رحمت خدایان خوب، و تعصب و دیوانگی بدها را بیاموزد. و وقتی همه چیز را بداند، پسر اولین قدم خود را در راه قهرمان (جوانمرد) شدن برمیدارد.
بالاخره بعد از سالها عشق ورزیدن یک طرفه، «نائویا موکای» با دوست دوران کودکیاش یعنی «ساکی ساکی» قرار میگذارد. با این وجود، در همان حین که خود را پایبند به این عشق میداند از سمت فردی دیگر یک اعتراف عشقی دریافت میکند و...
کیتارو، که همیشه تمایل به جذب ارواح داشته است، به عنوان معلم دختر کوچکی به نام یایویی استخدام می شود که می تواند ارواح را ببیند و به دنبال روحی است که مادرش را گرفته است.
آلیسا جادوگر، نوزادی را پیدا می کند و او را بزرگ می کند. 16 سال بعد، ویولا، دخترخوانده او، بسیار بلند قد شده است. آلیسا و ویولا در یک سفر خنده دار و آشفته از هویت های اشتباه و شیطنت های ماوراء طبیعی قرار می گیرند.
لئونيس، ارباب تاریکی، پس از هزار سال خواب جادویی، در بدن یک پسر ده ساله بیدار می شود. او با ریسلیا، دختری که با خلاء ها، موجوداتی که تقریباً بشریت را منقرض کرده اند، روبرو می شود. لئونيس برای کشف رازهای این عصر عجیب و غریب، در مدرسه اکسلیور ثبت نام می کند. او معتقد است که خلاء ها ممکن است ارتباطی با گذشته او داشته باشند.
هاروکا آساهینا، نوجوانی دبیرستانی، در فرمول 4 مسابقه می دهد. او با یک عکاس سابق، کویا مادوکا، روبرو می شود که تصمیم می گیرد به او کمک کند تا به رویای خود، رسیدن به سکو، برسد. رقابت در فرمول 4 بسیار شدید است و هاروکا باید تمام تلاش خود را کند تا توجه تیم های برتر را جلب کند.
شاهزاده خانم میا، پس از سرنگونی امپراتوری Tearmoon توسط شورش، در سن 20 سالگی اعدام می شود. او هشت سال به گذشته بازمی گردد و فرصتی دوباره برای زندگی به دست می آورد. شاهزاده خانم که از خاطره اعدام خود می ترسد، برای بازسازی امپراتوری و جلوگیری از تکرار سرنوشت خود تلاش می کند.
یک تیم نخبه نیروهای ویژه که یک شبکه تروریستی مرگبار را ردیابی می کنند، جهنمی برای منفجر کردن لاس وگاس.