Keddie نقش نویسندهای را بازی میکند که در یک اپلیکیشن دوستیابی با مزرعهدار Wenham آشنا میشود. او که فکر می کند او ایده آل است، به او متعهد می شود، اما متوجه می شود که او خودش را نادرست معرفی کرده است. او دروغ های او را فاش می کند
در سن 15 سالگی، ملیسا مور متوجه شد که پدرش، کیت هانتر جسپرسون، یک قاتل زنجیره ای است که به عنوان قاتل چهره شاد شناخته می شود. در بزرگسالی، ملیسا نام خود را تغییر داد، از راز خود محافظت کرد و تمام روابط خود را با پدرش که در حال حاضر در حبس ابد می گذراند، قطع کرد. ملیسا که اکنون بالغ شده است شروع به کشف تأثیر جنایات پدرش بر خانوادههای قربانیانش میکند که در نهایت منجر ...
در ادامه ی مینی سریال 1883، داتون ها در اوایل قرن بیستم با مجموعه جدیدی از چالش ها روبرو شدند، از جمله ظهور گسترش غرب، ممنوعیت و رکود بزرگ...
مدی، نوجوانی که در زندگی پس از مرگ گیر افتاده و در حال تحقیق درباره ناپدید شدن خودش است، در حالی که خود را به برزخ دبیرستان عادت می دهد، به سفری برای حل جرم می رود.
میامی، 1991. وقتی دیگر نمیتوان هوسهای تشنهی خون او را نادیده گرفت، دکستر مورگان جوان باید یاد بگیرد که تاریکی درونی خود را هدایت کند، زیرا با راهنمایی پدرش، هری، از دانشآموز به قاتل سریالی انتقامجو تبدیل میشود.
هنگامی که اجساد مردان جوان ناشناس، کتک خورده و مملو از لیدوکائین بیحسکننده در شهر ظاهر میشوند، DCI Jeanette Kilburn و شریکش DI Lou Stanley در جستجوی قاتل هستند. با کمبود شواهد و فشار برای حل این پرونده، ژانت از مظنون اصلی، رواندرمانگر کارل لوری، دکتر سوفیا کریون، کمک میگیرد که دیدگاه تازه اما نگرانکنندهای در مورد پرونده ارائه میدهد.
جو تلاش می کند زندگی شخصی و حرفه ای خود را به عنوان نوک نیزه در جنگ سیا علیه تروریسم متعادل کند. او کروز، یک مهاجم دریایی را به عنوان یک عامل مخفی در برنامه شیرها استخدام می کند.
فریزر به شهری متفاوت میرود که با چالشهای جدیدی روبرو میشود، روابط جدیدی را ایجاد میکند، و یک یا دو رویای قدیمی را در نهایت محقق میکند. فریزر دوباره وارد ساختمان شده است.
این مجموعه شش قسمتی داستان داماد آینده استو (میرالگرو) و دوستانش در گوزنش را در آمریکای جنوبی دنبال می کند. چیزی که قرار بود یک هفته نوشیدن، فسق و سرگرمی باشد، چرخشی تاریک پیدا می کند. گوزنها به جای سوار شدن به هواپیمای بازگشت به بریتانیا، به جزیرهای زندانی میفرستند که توسط دو خواهر و برادر متخاصم اداره میشود.
اما یک زن موفق میترسد که ذهن خود را پس از رنج بردن از کم خوابی دو هفته قبل از 40 سالگی از دست بدهد.