داستان این سریال دربارهی یک استاد تاریخ است که توسط گروهی به خدمت گرفته میشود تا در یک ماموریت مخفی به همراه دو فرد دیگر به گذشته سفر کند و با جنایتکاران ناشناخته مبارزه کنند تا از تاریخ محافظت کرده و نگذارند هیچ تغییر غیرمنتظره ای در آن صورت بگیرد...
داستان زنی به نام Eleanor (کریستن بل) را دنبال میکند که پس از تصادفی که منجر به مرگش میشود وارد جهان پس از مرگ میشود و Michael مرشدش در این جهان به او میگوید برای اینکه افراد بیگناهی که به اشتباه در انتظار اعدام بودهاند را از مرگ نجات داده، وارد "مکان خوب (بهشت)" شده است. Eleanor میفهمد که اشتباهی رخ داده و او را با شخص دیگری اشتباه گرفتهاند، حالا او در دنیایی گیر کرده که نه کسی خطایی انجام میدهد، نه کسی مست میشود و همه با هم خوب هستند. Eleanor مانده است که در دنیای پس از مرگ بماند یا تلاش کند به زندگی عادیاش بر روی زمین بازگردد...
داستان سریال بر روی گروهی از افراد متمرکز است که تاریخ تولدشان یکی می باشد و به صورت تصادفی زندگیشان در راه های مختلف به هم گره می خورد. جک و ربکا زوج جوانی هستند که در پترزبورگ منتظر به دنیا آمدن سهقلویشان می باشند. کوین بازیگر موفق و خوشتیپ تلویزیون می باشد که از زندگی مجردی خسته شده است. رندال نیز تاجری است که در کودکی پدرش او را در یک ایستگاه آتش نشانی رها کرده بود و اکنون دارای یک همسر و دو دختر است...
داستان سریال در مورد وکیلی با موفقیت های رو به افزایش می باشد که تمام موفقیت هایش زمانی به خطر می افتد که دوستان دوران بچگی اش او را پیدا کرده و تهدیدش میکنند که راز تاریکی را که متعلق به گذشته اش می باشد را فاش خواهند کرد...
هارلی سانتوز (جینفر لوپز) یک مادر مجرد است که برای سازمان FBI کار می کند. بزودی او مجبور می شود که در نیروی ضد فساد FBI مشغول به کار شود، و این در حالیست که باید با مشکلات مالی خودش نیز دست و پنجه نرم کند.
داستان سریال درمورد فردی بنام الکس کین مامور اطلاعاتی سابق که به عنوان مشاور امنیتی کازینویی در لاس وگاس استخدام می شود تا در مقابل جرم و جنایت بایستد و مسئول برقراری امنیت باشد. او پس از کش و قوس های فراوان در زندگی خود و کشته شدن همسرش، با شخصی بنام جانسون و کساندرا آشنا می شود و پیشنهاد جانسون، شخصی که مسئول نظارت بر قمارها در کازینو ـست، مبنی بر شغلی خطرناک را می پذیرد. با این اوصاف او خود را آماده مقابله با خطرناکترین لحظات در زندگی اش می کند.
داستان در بازه زمانی یک سال پس از حمله تروریسی به اودسا، تگزاس جریان دارد. این حمله باعث نابودی شهر شد و دولت کسانی را که دارای قدرتهای خارق العاده هستند را مقصر می داند بنابراین آنها مجبور به زندگی پنهانی و یا فرار شدند. دو مورد از این شورشیان به نامهای "لوک" و "جوآن" به دنبال انتقام دوستان از دست رفته خود هستند...
داستان سریال مربوط به دختر زیبایی به اسم جین است که به صورت برهنه در میدان تایمز رها شده است. بدن وی پر از خالکوبی های مرموز و پیچیده است که توجه سایرین را به خود جلب میکند. جین هیچ چیز به خاطر نمی آورد از اینکه چطور این بلا سر او آمده و کار چه کسی بوده است. او نه تنها این حوادث را به یاد نمی آورد بلکه نمیداند چه کسی است و چه گذشته ای دارد. اما یک چیز قابل توجه در خالکوبی های او وجود دارد. در پشت گردن او نام کرت ولر مامور اف بی آی خالکوبی داده شده است. جین، بازرس ولر و سایر مامورین اف بی آی به سرعت در می یابند که هر نشانی که روی بدن جین قرار دارد یک سرنخ برای حل بحران هویت اوست و نشان میدهد که او چه کسی است...
داستان سریال از سال 1967 میلادی با گم شدن دختر نوجوان یکی از وکلای خوش نام شهر لس آنجلس و آغاز تحقیقات گروهبان پلیسی به نام Sam Hodiak برای یافتن او آغاز می شود و از آنجا که کسی در آن دوران تمایلی به همکاری با او به عنوان پلیس ندارد مجبور به کمک گرفتن از مامور مخفی یاغی و سرکشی به نام Brian Shafe می گردد. تحقیقات مشترک آنها را سرانجام به مخفیگاه رهبر فرقه آنارشی گرایی می کشاند که زنان ساده لوح و آسیب پذیر را ترغیب به پذیرفتن فرقه او جهت استفاده از آنها برای رسیدن به اهداف هولناکش می کند...
خانواده ای در حال تدارک دیدن تولد ۴۰ سالگی پدر خانواده به نام هکتور هستند. اما همه چیز از ، بعد از رسیدن مهمان ها شروع می شود و هنگامی که بچه ها مشغول بازی در حیاط هستند حرکت یکی از آنها اعصاب هری ، پسر عموی هکتور را بهم می ریزد. تا جایی که..