فرات آشپزی که سرش تو کار خودشه و یه روز تصمیم میگیره یه درس حسابی به مربی زندگی (کوچینگ فردی) که خودشو دکتر عشق معرفی میکنه بده، چون با سرنوشتش بازی کرده بود. فرات که با عصبانیت راهی این مسیر شد، چشم باز کرد و دید در یه رستوران فرانسوی است و چون قبلا هم سرآشپز خوبی در یه رستوران فرانسوی بود با علاقه شروع به کارش میکنه و در این حین عاشق صاحب رستوران، ناز سویلوئر که دختر بسیار زیبایی بود میشه. فرات که یه جادوگر آشپزی حساب میشد که با ترکیب غذاهای غربی و شرقی همه رو شگفت زده میکرد متوجه میشود که تنها دستورالعملی که در دفترش نیست، طرز تهیه ی عشق است.
شین وو یو (Jang Ki Yong) یک گومیهو 999 ساله است و می خواهد تبدیل به انسان شود اما مهره ی لازم برای اینکار به طور اتفاقی توسط لی دام (Lee Hye Ri) بلعیده می شود. مهره بلعیده شده تا یکسال میتواند در بدن فرد بماند اما بعد از آن از بین می رود؛ شین وو یو به لی دام پیشنهاد میدهد تا با او زندگی کند تا راه حلی پیدا کنند …
برای ساختن یک برنامه جنسی و پیروزی در یک رقابت فناوری ، دانشجوی بی تجربه و دوستانش باید دنیای دلهره آور صمیمیت را کشف کنند.
کارمند دفتری، یوشیدا پنج ساله که روی همکارش، آیری گوتو کراش زده. جدا از اینکه بالاخره باهاش قرار میذاره، درخواستش فوراً رد میشه. مست و ناامید تا خود خونه تلو تلو خورد تا اینکه به یه دختر دبیرستانی برخورد که کنار خیابون نشسته. دخترک که به مکانی احتیاج داره که شبی رو سر کنه، تلاش در اغوا کردن یوشیدا داره. علیرغم پیشروی هاش، اونو به آپارتمان خودش راه میده. صبح روز بعد، دختری که خودشو سایو اوگیوارا معرفی میکنه، اعتراف میکنه که کل راه از هوکایدو تا توکیو رو پا به فرار گذاشته. بعد از شیش ماه عیاشی اون بطور دائم....
دوستی بین رایلی ، یکی از تفنگداران دریایی مجروح آمریکایی که برای سازگاری با زندگی غیرنظامی در اوهایو تلاش می کند و اولمیر ، مترجم افغان که در واحد خود خدمت می کرد و برای شروع زندگی جدیدی در آمریکا به آنجا آمده است.
پارک جو هیونگ (Song Joong-Ki) در هشت سالگی به فرزند خواندگی گرفته شده و همراه خانواده اش به ایتالیا می رود جایی که نامش به وینچنزو کازانو تغییر پیدا کرده و به عنوان یک وکیل و مشاور مافیا فعالیت میکند اما به دلیل به وجود آمدن جنگ میان گروه های مافیایی مجبور می شود به کره جنوبی فرار کند. در آنجا عاشق هونگ چا یونگ (Jun Yeo-Bin) می شود کسی که یک وکیل سخت کوش است و برای برنده شدن در پرونده هایش دست به هرکاری میزند …
پس از خیانت به رئیسانش ، یک ضارب در خیاطی خالی پنهان می شود ، جایی که او را به عنوان پسر صاحب فقید اشتباه می گیرند ، هویتی که تصمیم می گیرد از آن استقبال کند.
این سریال داستان پنج جوان 18 ساله را دنبال می کند که در سال 1981 به لندن نقل مکان کردند و زندگیشان با بحران ایدز دگرگون شد...
این سریال که تلفیقی از سیتکام های کلاسیک و فیلم های دنیای مارول است، در مورد واندا و ویژن می باشد که سرگرم زندگی دلخواه خودشان هستند تا اینکه متوجه می شوند اوضاع طوری که به نظر میرسد نیست...