یک شمشیر جادویی که به عنوان یک سلاح حساس با خاطرات زندگی گذشته او، اما نه نام او، تناسخ یافته است، یک دختر جانور جوان را از زندگی برده ای نجات می دهد. فران، دختر گوش گربه ای، صاحب او می شود و فقط می خواهد قوی تر شود، در حالی که شمشیر می خواهد بداند چرا او اینجاست. با هم، سفر این دو عجیب و غریب تازه شروع شده است!
دو کودک کم سن و سال به نام های لیرا و ویل که ساکن جهان های موازی هستند، عازم سفری ماجراجویانه و سحرآمیز می شوند...
داستان درباره یک اداره پلیس یک شهری کوچک است، با این تفاوت که پلیس های این اداره هیچ ماموریتی را به درستی انجام نمیدهند...
داستان یک فرد معتاد به هروئین که به دلیل سرقت زندانی شده است. او از زندان فرار می کند و خود را به عنوان یک پزشک در محله های فقیر نشین بمبئی جا می زند.
این سریال حول محور یک دادستان عمومی سیسیلی به نام نینو اسکوتلارو است که تمام زندگی خود را وقف مبارزه با مافیا کرد و خود را متهم و محکوم به مافیوز بودن می بیند.
صدها سال پیش، کودکی به نام خدا نامگذاری شد و نفرین شد. پس از 4 تناسخ، او عشق خود را در قالب یک کارمند شرکت خود می یابد، یک مرد! اگر قرار نگذارند می میرند!
یک نویسنده جوان مشتاق ، هنگامی که خودش را به طرز مرموزی به سفر به گذشته، به یک مزرعه قرن نوزدهم کشیده می شود ، اسرار در مورد گذشته خانواده خود را کشف می کند.
یونکا، یک مادر جوان در اواسط بیست سالگی است که سعی می کند با کوچکترین دخترش ساره زندگی را حفظ کند. او از یک سو به تنهایی با سختی های زندگی دست و پنجه نرم می کند، از سوی دیگر با پرونده حضانت پدر بیولوژیک ساره دست و پنجه نرم می کند. وقتی همه چیز به بن بست می رسد، او پیشنهاد تغییر زندگی را دریافت می کند. اکنون زندگی جدیدی برای یونکا آغاز می شود. اما او نمی داند که; در حالی که از باران فرار می کند، گرفتار تگرگ می شود.