روایتی از خاندان سوگانیکا که جامعهای را که پیش از این بر پایه مادرسالاری اداره میشد، به جامعهای پدرسالار بدل کرد.
داستان این فیلم در یدورولانکا اتفاق میافتد و به بررسی اخلاقیات افراد در دوران پارانویای پایان جهان در 21 دسامبر 2012 میپردازد، برخی نشاندهنده امید و اشتیاق هستند در حالی که برخی دیگر نشاندهنده افراد حسابشدهای هستند که میخواهند از ترس سود ببرند...
پدر ویرا سیمها ردی مردی محترم در دهکده است و پسرش بالا سیمها ردی در ایالات متحده ساکن می شود. وقتی پدرش در سیاست دهکده کشته می شود، بالا سیمها به هند برمی گردد و از کسی که پدرش را کشته است انتقام می گیرد...