سباستین که مردی خوشسیما و دلرباست، از ظاهر آراسته و سبک پوشش بینقص خود برای فریب دادن زنان ثروتمند و مشهور در مکزیک بهره میبرد. او با یاری دستیار وفادارش، ماکلو، زیرکانه نقشههای خود را به اجرا درمیآورد.
یک شهر رنگارنگ مکزیکی. دو برادر ناتنی رومئو و پرسیادو دوباره همدیگر را ملاقات می کنند تا یاد و خاطره پدرشان را در یک مسابقه اتومبیلرانی پر از آدرنالین و موسیقی باندا گرامی بدارند...