داستان دربارهی تلاقی سرنوشتساز زندگی چند آسیایی-آمریکایی است که عشق، فقدان و تجدید دیدار با عشقهای گذشته را تجربه میکنند.
این سریال نگاهی به سندیکای جرم و جنایت سازمان یافته در لس آنجلس دارد. چارلی هاورفورد یک کلاهبردار شکست خورده است. اما او عقب نمی نشیند و حس ششم خارق العاده اش را به کار می گیرد و برای خانواده ای که بیشتر قرارداد های ساختمانی لس آنجلس را در دست دارند، مشغول به کار شده و برای آنها قراردادهایی تضمین شده فراهم میکند. این روال ادامه دارد تا اینکه یک ضربه به سر چارلی، همه چیز را عوض میکند و طرز فکر جدیدی به او می دهد...
داستان در مورد زنی بنام اِوی است که مدیر تدارکات یک شرکت می باشد. یک روز اِوی با مردی بنام خاویر دیدار میکند و فوراً عاشق او می شود. خاویر یک آدم خوشگذران و آزاد است و همیشه به دنبال هیجان می باشد. اِوی متوجه می شود که خاویر با این طرز تفکر زندگی میکند که باور دارد تا چند وقت دیگر آخرالزمان فرا می رسد...
داستان این سریال در رابطه با موجی از حملات حیوانات وحشی در مقابل انسان ها است. Jackson Oz، یک جانورشناس است. او زمانیکه در حیات وحش آفریقا به سیاحت های اکتشافی می پرداخت، متوجه رفتارهای عجیب و غریب حیوانات میشود. زمانی که حملات حیوانات ماهرانه تر، هماهنگ تر و وحشیانه تر می شود، وی مجبور می شود تا قبل از این که دیگر جایی برای مخفی شدن برای مردم باقی نمانده باشد، به دنبال راز این موضوع بگردد و آن را پیدا کند...
داستان سریال فلش در مورد بری آلن است، کسی که بعد از انفجار در آزمایشگاه S.T.A.R و قرار گرفتن در معرض ذرات شتاب دهنده به کما میرود. چند ماه بعد از کما بیرون میآید و متوجه سرعت و قدرتی عجیب درون خود میشود که این امکان را به او میدهد تا در سنترال سیتی مثل یک فرشتهی نگهبان که قابل رویت نمیباشد، حرکت کند...
کاراگاه مخفی، گریس، با نفوذ به یکی از بزرگترین گروه خلافکاران شهر بدنبال کسب اطلاعات درباره رئیس این گروه به نام جیمی بود که در این میان پسرش بدست افراد ناشناسی ترور میشود. گریس که خود را مقصر این اتفاق میداند حاضر است دست به هر کاری بزند تا قاتل فرزند خود را پیدا کند. اما از طرفی وضعیت روحی و روانی او در حد مطلوبی نیست و پلیس وی را بطور موقت از فعالیت کنار میگذارد اما گریس دست بردار نیست و سرخود بار دیگر وارد گروه خلافکاران میشود ولی اینبار مشکلات جدیتری در انتظار اوست...