با زیرنویس چسبیده
« ايو هرينگتن » ( باكستر ) ، بازيگرى جوان و شيفته و والهه ى دنياى نمايش است كه يك شب با اميد و آرزو خود را به رختكن ستارهى بزرگ برودوی، « مارلو چانينگ » ( ديويس ) مىرساند، و يك داستان غم انگيز و جذاب از زندگى خود را براى او و دوستانش تعريف مىكند...
"استنلی بنکس" پدر مغرور "کی" روز ازدواج او را به یاد می آورد.آن روز با اعلام نامزدی او شروع شد و مشکلات و غافلگیریهای این ازدواج در فیلم به تصویر کشیده می شود...
ایرما دختری است که در زندگی عاشقانه هم اتاقی اش دخالت می کند. استیو در یک بار کار می کند که رئیس آنجا معشوقه هم اتاقی ایرماست. هم اتاقی ایرما که قصد دارد با رئیس بار ازدواج کند، سهواً عاشق استیو می شود و...
در آغاز فیلم گروهی از شکارچیان غیرقانونی حیوانات به گروهی از گوریل ها حمله می کنند. محافظین حیوانات نیز با شکارچیان درگیر می شوند و سرانجام یک گوریل و مادر یک دختر کوچک کشته می شوند. در این میان یک بچه گوریل به رهبر شکارچیان حمله کرده و انگشت شست و سبابه او را قطع می کند. چند سال می گذرد و دختر بچه بزرگ شده و بچه گوریل نیز تبدیل به یک گوریل بسیار عظیم الجثه شده است. این دو دوستان صمیمی هستند و دختر او را جویانگ صدا می زند. پس از مدتی دوباره سر وکله شکارچیان پیدا می شود بنابراین نماینده سازمان حمایت از حیوانات دختر را راضی می کند تا گوریل را به لس آنجلس منتقل کنند و...
"آنابل سیمز" مصمم است تا همسری کامل برای خود پیدا کند.او فکر می کند این ویژگیها را در "مدیسون براون"،پزشکی خوشتیپ پیدا کرده ست. سپس نقشه ای را طراحی می کند تا او را وادار به ازدواج کند و...
پس از اینکه دوست پسر "هالی مول" که جاسوس گنگسترها است از طرف پلیس تحت پیگرد قرار می گیرد او خود را مخفی می کند.چه جایی بهتر از یک انستیتوی موسقی که کارکنان آن همگی انسانهای تنهایی هستند؟!...
یکی از بزرگترین ناشران "ارل جونات" دست به یک قتل زده و برای پاک کردن رد پای خود مرد بیگناهی را مقصر جلوه می دهد. آن مرد "جرج استراد" یکی از کارمندان او است که باید تلاش کند بیگناهی خود را به اثبات برساند..
در زمستان سال 1938،پاریس مملو از پناهنده های نازی شده که در سایه های شب زندگی کرده و در تلاش اند از بازگشت دوری کنند. یکی از این پناهنده "دکتر راویک" است که بطور غیرقانونی به کار خود ادامه داده و دشمن قدیمی اش را تعقیب می کند...
"آنتونی جان" بازیگری است که زندگی اش به شدت تحت تاثیر شخصیت هایی که بازی می کند قرار دارد. دلیل جدایی همسرش "بریتا" نیز همین مساله است، اما او هنوز "آنتونی" را دوست داشته و با او کار می کند. وقتی او می پذیرد در "اتلو" بازی کند، با گذشت هر روز ذهن او بیشتر درگیر نقشش می شود و...
"سوزان ترنر" نوجوان که عاشق هنرمندی خوشگذران به نام "ریچارد ناگنت" است،مخفیانه وارد آپارتمان او می شود اما توسط خواهرش "قاضی مارگارت ترنر" پیدا می شود."ریچارد" که با احتمال زندان رفتن روبروست می پذیرد با او تا آرام شدن وضعیت رابطه داشته باشد و...