«آلن فليکس» (آلن) عاشق سينما و طرفدار سرسخت «هامفري بوگارت» است. همسرش، «نانسي» (آنزپک) مدتي است که ترکش کرده و حالا به توصيه ي «شبح بوگارت» (ليسي) مي خواهد علاقه ي دختر ديگري را جلب کند. دوستانش، «ليندا» (کيتن) و «ديک» (رابرتس) نيز سعي مي کنند در اين خصوص به او کمک کنند...
پروفسور دولی از محل کار خود که یک آزمایشگاه است اردکی را برای فرزند خود بعنوان هدیه به خانه می برد ولی متوجه می شود که تخم های این اردک از طلاست.