با زیرنویس چسبیده
سه پسر و سه دختر به دنبال عشق واقعی خود هستند و در همین حال که آن ها هم دیگر را پیدا میکنند به هم دروغ های می گویند که دستشان رو میشود و دروغ های آن ها مشخص میشود...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
دو دوست در جست و جوی رفیق دوران دانشگاه شان «رانچو» هستند. طی این مدت آن ها خاطرات تلخ و شیرینی که با رانچو داشته اند را به یاد می آورند، کسی که باعث شد آن ها در مورد همه چیز متفاوت فکر کنند، و به همین دلیل تمام اطرافیان شان آن ها را احمق خطاب می کردند...
با زیرنویس چسبیده
یک کمدی رمانتیک در مورد یه بدلکار هندی « اکشی کومار » که توسط طوفان هالیوود بلعیده می شود ولی نمی تواند عشق واقعی رو پیدا کند و ...
با زیرنویس چسبیده
با زیرنویس چسبیده
"کنال" "سمر" دو مردی هستند که برای بدست آوردن یک آپارتمان در میامی تظاهر می کنند با هم رابطه دارند اما هر دو آنها عاشق هم اتاقی خود "نها" هستند.آنها تلاش می کنند قلب او را بدست بیاورند...
"راج" یک آرشیتکت بدشانس با "پریا" فعال اجتماعی که می تواند مهره شانس او باشد آشنا می شود. متاسفانه "پریا" تلاش می کند از مکانی که "راج" می خواهد آنجا را برای ساخت یک مرکز خرید تخریب کند محافظت می کند و...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
"آروش مهرا" به همراه دو هم اتاقی خود "تانمی" و "علی" در سیدنی زندگی راحتی را می گذارنند. او در رستورانی زنجیره ای کار می کند، "تانمی" کودکان را سرگرم می کند و "علی" از آپارتمانشان مراقبت می کند. "آروش" به هند سفر می کند تا در مراسم ازدواج "آرجون" شرکت کند و اینجاست که با "ایشا" آشنا می شود و...
با زیرنویس چسبیده
با دوبله فارسی
یک مرد ساده از بمبئی بنام «ویجی» (شاهرخ خان)، توسط پلیس به کار گرفته میشود تا به جای یک تبهکار حرفه ای بنام «دون» (شاهرخ خان)، که چهرهای مشابه او دارد، وارد یک باند قاچاق شود. اما همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود و کارآگاهی که با او در ارتباط بوده کشته می شود. اکنون ویجی خودش به تنهایی باید هویت واقعی اش را اثبات کند.
با زیرنویس چسبیده
خوسلا یک مرده سطح متوسط جامعه میباشد وی روزی کابوسی میبیند که در حال مرگ هست و هیچ کس به مرگش اهمیت نمیدهد نه فرزندانش و نه همسایه هایش بنابراین تصمیم میگیرد …
با زیرنویس چسبیده
داداش مونا گردن کلفتي که براي لاکي سينگ کار ميکند، يکي از طرفداران پر و پا قرص صداي يک گوينده راديو به نام جانوی است. بعد از اعلام برگزاري مسابقه راديويي که جايزه آن حضور در استوديو و گفتگوي حضوري با جانوی است، مونا چند استاد دانشگاه را ميدزد و با جواب هايي که از آنها ميگيرد، مسابقه را ميبرد. روز موعود فرا ميرسد، مونا به ايستگاه راديو ميرود و با ديدن جانوي عاشق او ميشود و ...