در ادامهی سریال کمدی رُزین (1988)، که مترکز آن بر روی اعضای خانواده مادر که بعد از مرگ ناگهانی اون، اتفاق میافتد.
داستان سریال بر روی گروهی از افراد متمرکز است که تاریخ تولدشان یکی می باشد و به صورت تصادفی زندگیشان در راه های مختلف به هم گره می خورد. جک و ربکا زوج جوانی هستند که در پترزبورگ منتظر به دنیا آمدن سهقلویشان می باشند. کوین بازیگر موفق و خوشتیپ تلویزیون می باشد که از زندگی مجردی خسته شده است. رندال نیز تاجری است که در کودکی پدرش او را در یک ایستگاه آتش نشانی رها کرده بود و اکنون دارای یک همسر و دو دختر است...
دختر جوانی در یک شرکت حقوق در نیویورک شروع بکار میکند و تصمیم میگیرد که به دنبال عشق جدید خود برود که…
داستان سریال از سال 1967 میلادی با گم شدن دختر نوجوان یکی از وکلای خوش نام شهر لس آنجلس و آغاز تحقیقات گروهبان پلیسی به نام Sam Hodiak برای یافتن او آغاز می شود و از آنجا که کسی در آن دوران تمایلی به همکاری با او به عنوان پلیس ندارد مجبور به کمک گرفتن از مامور مخفی یاغی و سرکشی به نام Brian Shafe می گردد. تحقیقات مشترک آنها را سرانجام به مخفیگاه رهبر فرقه آنارشی گرایی می کشاند که زنان ساده لوح و آسیب پذیر را ترغیب به پذیرفتن فرقه او جهت استفاده از آنها برای رسیدن به اهداف هولناکش می کند...
دو دوست بعد از اینکه توسط زنهایشان را از خانه بیرون میشوند تصمیم میگیرین با یکدیگر آپارتمانی را بصورت مشترک بگیرند. ولی تفکرات آنها در خانه داری و زندگی زمین تا آسمان فرق دارد...
مردی که میخواهد کارگردان شود، 48 ساعت از یک تهیه کننده فرصت میگیرد تا ایده ای ناب خلق کند که ارزش به دست آوردن جایزهی اسکار را داشته باشد.
Harry Bosch مامور پلیس لس آنجلس که برای دومین بار متهمی را به اشتباه به قتل میرساند، منتظر رای دادگاه می باشد که ممکن است او را از کارش تعلیق کند. او همچنین در این بین پرونده قاتل سریالی را دنبال میکند که این قاتل بچه های کوچک را هدف قرار میدهد و معلوم نیست تا کنون چند بچه سر به نیست شده اند و تنها استخوان هایی از آن ها باقی مانده است...
سریال در مورد خانوادهای چند ملیتی، تشکیل شده از فرزندان ژنتیکی و یا به فرزند خواندهگی گرفته شده است که توسط دو مادر ، بزرگ می شوند...