"قصه های جزیره" در مورد دختری شهری به نام سارا استنلی است که به دهکده ای نقل مکان کرده تا با بستگان مادرِ فوت شدهاش زندگی کند.
«رالفی» پسر جوانی است که رویای داشتن یک تفنگ بادی رد رایدر در سر می پروراند. او تصمیم دارد به همه ثابت کند که این تفنگ یک هدیه عالی برای کریسمس است، اما والدینش، معلم او، و همینطور بابا نوئل نیز با او مخالفند...