"لیزا" (جونز)، یک مدل، "سام هندریکس" (زیمبالیست جونیر) عکاس را متقاعد میکند تا عروسکی را مخفیانه از گمرک فرودگاه بگذراند. "سام" عروسک را با خود به آپارتمانی میبرد که آنجا با همسر نابینایش "سوزی" (هپبرن) زندگی میکند، غافل از اینکه عروسک پر از محموله موادمخدر گرانقیمتی است که "لیزا" میخواهد آن را از چنگ شریکش، "روت" (آرکین)، درآورد...
اواخر دهه ي 1930. »لنسي هوارد« (رابينسن)، قمارباز حرفه اي و هميشه برنده، سي سال است که سلطان پوکر شناخته مي شود. او به نيو اورليانز مي آيد؛ جايي که استعداد جديدي به نام »کيد« (مکويين) همه را مات و مبهوت بازي اش کرده است...
یک جادوگر جوان به نام سامانتا با یک فانی به نام «دارن» آشنا میشود و با او ازدواج میکند. او سعی میکند که از قدرتهای جادوییش استفاده نکند و مانند سایر زنها خود کارهایش را انجام دهد. این در حالی است که خانوادهٔ جادوگرش از این وصلت راضی نبوده زیرا دارن جادوگر نیست و مدام در زندگی آن دو دخالت میکنند.
داستان سریال در مورد مردم عادی می باشد که ناگهان در خود به قدرت فوق العاده و غیر طبیعی پی میبرند.داستان به طور معمول با یک پیچ و تاب و کنایه دار همراه است .
"لارا مردیت" (ترنر) هنگامی که در یک مکان عمومی شلوغ دختر کوچولویش را گم میکند با "آنی جانسن" (مور ) رنگینپوست آشنا میشود. "آنی" مستخدمه "لارا" میشود و دختر کوچکش، "سارا جین" را نیز همراه میبرد. آنان سالها با هم زندگی میکنند و در این بین "لارا" موفق میشود به رویای بزرگش یعنی هنرپیشگی در سینما دست یابد. با این حال زندگی خصوصی او و دخترش، "سوزی" (دی) بر سر روابط عاشقانه با "استیو آرچر" (گاوین) روبه تیرگی میگذارد. در همین حال "آنی" نیز با "سارا جین" (کوهنر) که رنگینپوست بودن خود ناراضی است و میخواهد خود را همهجا سفیدپوست معرفی کند، مشکل دارد...
با دوبله فارسی
داستان فیلم در مورد «باربارا» زنی است که به قتل متهم شده، و زمان کوتاهی فرصت دارد تا بیگناهی خودش را ثابت کرده و از حکم اعدام رهایی پیدا کند...
سریال "آلفرد هیچکاک تقدیم می کند" شامل مجموعه ای از داستان های کوتاه جداگانه می باشد که ژانر های جنایی، ترسناک، درام و کمدی را پوشش می دهد. داستان در مورد افراد مختلفی می باشد که مرتکب جرم هایی همچون قتل، خودکشی، دزدی و... شده اند که هرکدام با انگیزهی خاصی صورت گرفته است...