جک الیوت که زمانی یک بازیکن بزرگ بیسبال بود، مجبور میشود در ژاپن بازی کند، جایی که روشهای خودپسندانه او باعث ایجاد اصطکاک با هم تیمیها و دوستان جدیدش میشود....
برنی لاپلنت روزهای سختی را می گذراند.او طلاق گرفته است ،همسر سابقش از او متنفر شده و حظانت پسرش را از او گرفته ، او مسافران یک هواپیمای سقوط کرده را نجات می دهد ولی شخصی دیگر اعتبار این کارش را به دست می آورد و...
داستان در مورد گروهی از دوستان بیست و چند ساله است که در یک آپارتمان با هم زندگی می کنند و به دنبال موفقیت و عشق در زندگی هستند...
یک خانواده شیکاگویی صاحب یک قایق بادبانی می شوند که قبلاً متعلق به شخصی بنام کلارک گیبل بوده است. سپس آنها تصمیم به آغاز سفری بزرگ با آن قایق بادبانی می گیرند و در این راه کاپیتان ران با آنها خواهد بود...
“دیوید گرین” به مدرسه ای مشهور در دهه 50 دعوت می شود تا به تیم فوتبال مدرسه کمک کند تیم رقیب را شکست دهد.او که در واقع یکی از آنها نیست در پیدا کردن دوست بسیار موفق عمل می کند.او یک یهودی است و این راز را از ترس طرد شدن از دوستانش مخفی کرده اما…
سال 1969. دو جوان به نامهاي «مارتي» و «کازمو» با نفوذ به سيستم کامپيوتري يک بانک، مقداري پول از حساب حزب جمهوري خواه بيرون مي کشند. «کازمو» را FBI دستگير مي کند، اما «مارتي» با خوش شانسي مي گريزد. بيست سال بعد سر يک جعه ي سياه ـ که حاوي مدرن ترين دستگاه کدشکن کامپيوترهاست ـ «مارتي» (ردفورد) رودرروي «کازمو» (کينگزلي) قرار مي گيرد...
کاليفرنيا، سال 1930. در اوج بحران اقتصادي امريکا، دو کارگر کشاورزي دوره گرد به نام هاي «لني» (مالکوويچ) که مردي است غول پيکر و کند ذهن، و رفيق تيز و حاضر جوابش، «جرج» (سينيسي)، در شهري جديد در يک مزرعه ي دامپروري کاري پيدا مي کنند. اما «کرلي» (سيماسکو)، پسر صاحب مزرعه از همان نگاه اول از آن دو بدش مي آيد و مدام دنبال بهانه مي گردد تا با «لني» دعوا راه بيندازد.
مردی اشراف زاده بنام «اورلاندو» ، به خواسته ی ملکه الیزابت اول، برای همیشه جوان مانده است. فیلم ماجرای زندگی او را در طی چندین قرن جوانی به تصویر می کشد...
«جک سينگر» (کيج)، کارآگاه خرده پاي نيويورکي، و نامزدش «بتسي» (پارکر) براي ازدواج و گذراندن ماه عسل به لاس وگاس مي روند. اما در آن جا قماربازي به نام «تامي کورمن» (کان) با ديدن «بتسي» که شبيه همسر مرحومش است، ترتيبي مي دهد تا در يک بازي پوکر از «جک» ببرد و «بتسي» را تصاحب کند...
هندوچين فرانسه (ويتنام)، اوايل دهه ي 1930، «اليان» (دونوو) با پدرش و دختري ويتنامي به نام «کامي» (پام) که او را به فرزندي پذيرفته، يک کارخانه ي توليد کائوچو را اداره مي کند. ورود «ژان باتيست» (پرز)، افسر نيروي دريايي اين زندگي آرام را بر هم مي زند. «ژان باتيست» ابتدا به «اليان» علاقه مند مي شود، ولي بعد عشق پرشور «کامي» را برمي انگيزد...