با زیرنویس چسبیده
عجمی» جامعه ای مذهبی ست در تل آلیو، متشکل از مسلمانان و مسیحیان بسیاری. فیلم روایت پنج داستان از زندگی روزمره در «عجمی» ست...
با زیرنویس چسبیده
فیلم در مورد زن و شوهری است که با فرزندان نوجوانشان، که دو دختر و یک پسر هستند، در خانه بزرگی زندگی می کنند. حصاری بلند دورتادور خانه را محاصره کرده و هیچ کدام از بچه ها تابحال دنیای آن سوی حصار را ندیده اند، زیرا والدین شان قصد دارند آن ها را غافل از دنیای اطرافشان بزرگ کنند...
با زیرنویس چسبیده
یک زوج بعد از از دست دادن کودکشان، برای بازیابی زندگی خود به خانه ای جنگلی می روند ولی طبیعت باعث می شود حالت زندگی آنها از بد به بدتر برود...
با زیرنویس چسبیده
اریک یک پستچی و طرفدار متصب فوتبال است که زندگی اش به چالش کشیده شده، با روانشناس معروف اریک کانتونا آشنا می شود...
با زیرنویس چسبیده
هوبرت پسری همجنسگرا که در روحیه بی پروای نوجوانی خود گمشده، از مادرش به شدت متنفر است، او هر روز بین رابطه عشق و نفرت خود با مادرش بیشتر گم میشود تا اینکه مادرش او را ترک میکند، او پس از مدتی مادرش را در بانک سنت لارنس پیدا میکند، جایی که بزودی قتلی رخ خواهد داد...
شاعر Missak Manouchian ما را به مخلوطی از جوانان و مهاجران رد یک جمگ مخفی علیه نازی های اشغالگر دعوت میکند هدایت میکنند. بیست و دو مرد و یک زن که برای آزادی میجنگند...
"گریگور" بین خواسته های خانواده اش و علاقه شدیدش به کار خود گرفتار شده است. او یک شرکت مستقل فیلمسازی را اداره میکند و به سختی می تواند همسر ناراضی اش "سیلویا" و سه دخترش را ببیند. پس از حادثه ای غم انگیز "سیلویا" اداره شرکت را به عهده گرفته و از رازهای همسرش با خبر می شود و...
یک آشپز فرانسوی زمانی که متوجه می شود دخترش به همراه داماد و 2 نوه اش طی یک حمله وحشیانه به قتل رسیده اند، به استخدام یک باند مافیایی در می آید تا بتواند قاتل ها را پیدا کند...
با زیرنویس چسبیده
«جین» که یک مادر نویسنده با دو فرزند است، متوجه تغییراتی نگران کننده در اطرافش می شود. بدن او در حال تغییر است، اما به نظر می رسد که اطرافیانش متوجه این مسائل نیستند. خانواده او فکر می کنند که استرس تمام کردن کتابش باعث این گونه رفتارهای او شده...
با زیرنویس چسبیده
ميا، دختري پانزده ساله، به اتفاق مادر مطلقه و خواهرهايش در خانه اي در جنوب لندن زندگي مي کند. ميا که از مدرسه اخراج شده، حالتي پرخاش جويانه دارد و تنها شور زندگي اش، باله است که در انباري متروک در همان نزديکي تمرينش مي کند. ورود کانر، مردي مرموز و در عين حال جذاب، به زندگي مادرش تغيير بزرگي در زندگي ميا به وجود مي آورد.