با زیرنویس چسبیده
«ملاني کارمايکل» (ويدرسپون)، طراح مد موفق با پسر شهردار نيويورک نامزد کرده است. اما او کارهاي ناتمامي دارد که بايد آن ها را به سرانجام شان برساند. «ملاني» در منطقه اي فقير در جنوب امريکا بزرگ شده و در نوجواني با «جيک پري» (لوکاس)، هم کلاسي اش ازدواج کرده و بعد يک باره او را رها کرده و به شرق آمده و زندگي تازه اي را آغاز کرده است. او حالا بايد به زادگاهش پيجين کريک در آلاباما برگردد...
با زیرنویس چسبیده
«جيمي تانگ» (چان)، راننده ي تاکسي خوش قلب و قدري دست و پا چلفتي نيويورکي را «استينا» (مازار)، به عنوان راننده ي شخصي شريکش، «کلارک دولين» ميليونر (آيزاکس) استخدام مي کند اما خيلي زود «تانگ» متوجه مي شوند که رئيس جديدش مأموري مخفي است که براي يک آژانس امنيتي مهم کار مي کند. راز موفقيت او نيز به عنوان جاسوس، لباس رسمي خاصي است که مي پوشد...
مردی از طبقه متوسط جامعه برای تامین مخارج و پرداخت شهریه خواهر زادهی دانشجو اش، وارد دنیای جرم و جنایت می شود و...
سپتامبر سال 1944، چند روز پیش از خروج فنلاند از جنگ جهانی دوم. یک تک تیرانداز فنلاندی زندانی به نام ویکو موفق به فرار می شود. ایوان، کاپیتان نیروهای شوروی که توسط پلیس مخفی دستگیر شده است، فرار می کند. آنها دو سرباز از دو طرف مخالف جنگ هستند. زنی به نام آنی در مزرعه خود به آنها پناه می دهد و...
با زیرنویس چسبیده
«آنتوان فیشر» یک ملوان سیاهپوست نیروی دریایی می باشد که در محیط کار بشدت پر خاشگر است. او را به یک روانشناس معرفی می کنند تا او را روانکاوی کند. در حین روانکاوی، مشکلات گذشته او برملا می شود...
با زیرنویس چسبیده
بازيگر جواني به نام «جاني» (کانسيدين)، همسرش، «سارا» (مورتن) و دخترانش، «کريستي» (سارا بوگلر) و «آري يل» (اما بوگلر) را مخفيانه از مرز کانادا وارد امريکا مي کند و به اميد جان دادن به زندگي حرفه اي اش، خانواده را به نيويورک مي برد. اما همگي خيلي زود در مي يابند که امريکا آن چنان هم سرزمين فرصت هاي بي حد و حصر نيست...
داستان فیلم در مورد یک معلم آرمان گرا است که سعی دارد به هر قیمتی شده رفتار یک دانش آموز سرکش به نام سدجویک بل را اصلاح کند...
با زیرنویس چسبیده
رئیسان قبیله وانگارا در نیوزلند، رسم دارند اولین فرزندشان را بعنوان رئیس بعدی قبیله انتخاب کنند. «پای» دختری ۱۱ ساله، بر این باور است که باید بعنوان رهبر بعدی قبیله انتخاب شود. اما پدر بزرگ او بر اساس رسوم مجبور است یک پسر را برای جانشینی انتخاب کند...
سال ۱۸۸۴. افسر جوان ارتش بريتانيا، «هري فورشم» (لجر) از مبارزه با شورشيان مسلمان سوداني خودداري مي کند. صميمي ترين دوستش، «جک دارنس» (بنتلي)، در واکنش به اين عمل، پر سفيدي (به نشانه ي بزدلي) برايش مي فرستد. دو تن ديگر از هم قطارانش نيز چنين مي کنند و سرانجام چهارمين پر را نامزد «فورشم» (هادسن) به دست او مي رساند...
داستان فیلم در مورد یک دختر نوجوان است که بعد از اینکه مادرش به زندان می افتد، سرپرستی چند خانواده مختلف را تجربه می کند...