لیست فیلمها

كاپيتان باربوسا و اليزابت سوآن و ويل ترنر براي نجات جك اسپارو و مرواريد سياه به سنگاپور مي روند اين در حالي است كه آنها براي نجات كاپيتان جك اسپارو بايد يك دزد دريايي چيني را پيدا كرده و نقشه دريايي كه محل كاپيتان جك را نشان مي دهد را از او بدزدند، در ادامه داستان مجمعي به نام برادران وارد داستان مي شوند كه باعث پيروزي دزدان دريايي كارائيب در مقابل كمپاني هند شرقي مي شوند و ....

گروهی متشکل از اعضای پلیس مصر که به اسرائیل سفر می کنند تا در افتتاحیه یک مرکز هنرهای عرب شرکت کنند به اشتباه وارد شهر دیگری شده و گم می شوند...

این فیلم مستندیست که صنعت پرسود و منفعت بهداشت ایالات متحده را به کشورهای دیگر مقایسه می کند...

یک مادر عاشق مردی جوانتر از خود می شود در حالیکه دخترش برای اولین بار عشق را تجربه می کند.طبیعت مادرانه با سرنوشت آنها در هم می آمیزد...

یک ویراستار کتاب منهتنی پس از جلب توجه یک پیرمرد با نفوذ متوجه می‌شود که نگاهش به بازی عاشقانه تغییر کرده است...

یک شعبده باز بنام «کریس جانسن» ( نیکلاس کیج ) توانایی دیدن اتفاقاتی که در چند دقیقه آینده رخ می دهند را دارد. FBI از او کمک می گیرد تا با استفاده از مهارتش بتواند جلوی یک حمله تروریستی را بگیرد...

"ناتاشا" که یک تعمیرگاه ماشین دارد و همچنین یک گروه موسیقی نیز دارد که خواننده این گروه نیز می باشد. به دلیل رانندگی خوبش مورد توجه باند های قمار باز مسابقات غیرمجاز می شود که از او دعوت می کنند تا به عنوان راننده ماشین های مسابقیشان به آنها بپیوندد اما ناتاشا به دلیل اینکه پدر او هم در یک چنین مسابقه ای جانش را از دست داده حاضر به انجام این کار نمی شود و او را به عنوان خواننده به محل برگزاری این مسابقات می کشاند ولی …

«نيک پوئل» (چتوين) دانش آموز سال آخر دبيرستان را هم کلاسي خلافکارش «آني نيوتن» (لويوا)، به شدت کتک مي زند. حالا اين وظيفه ي روح «نيک» است که پيش از آن که کار از کار بگذرد، محل جسم رو به مرگ خود را به مادرش (هاردن) و پليس اطلاع بدهد...

 کال جوانی مودب است که یکروز که همراه پدرش به ماهیگیری می رود در راه بازگشت اتومبیل شان دچار سانحه شده و پدر کال کشته می شود . یکسال بعد او تبدیل به جوانی عصبی و بدخلق شده است که یکروز سر کلاس یکی از معلمانش را کتک می زند . او بخاطر اینکار در دادگاه محاکمه شده و جریمه او اینست که به مدت سه ماه در خانه شان زندانی باشد او برای سرگرم شدن همسایه ها را زیر نظر می گیرد تا اینکه...

«پيتر پارکر» (مگواير) هنوز براي روزنامه ي «ديلي باگل» کار مي کند و هنوز آماده است تا در هيئت «اسپايدر من» به کمک مردم بشتابد. تا اين که يک توده ي سياه رنگ ماوراي زميني خود را به بدن او مي چسباند و «پيتر» را متوجه نيمه ي تاريک وجودش مي کند. به اين ترتيب يک «اسپايدر من» خشن و بي رحم پا به عرصه مي گذارد...